گفته میشود یک سده پیش، واژهی آذربایجان تنها دربارهی آذربایجان ایران بهکار میرفته است و ریشهی زبانشناسی آن مربوط به «آران»، سرزمینی در قفقاز بوده است که جغرافینگاران واژههای گوناگونی را برای آن بهکار میبردند. اینگونه به چشم میآید که پیش از آمدن اسلام به این سرزمین واژهی «آران» رایج بوده است. چنانکه یکی از تاریخ نگاران هنگام گفتن سرگذشت دودمان «مهران»(که از خویشاوندان خسرو پرویز پادشاه ساسانی بوده است)،
در میان تاریخنگاران دربارهی نقشبرجسته انسان بالدارِ پاسارگارد سخنهای فراوانی شده است ولی هیچگونه همسانسازی نظری در میان آنها بهوجود نیامده است. از اینرو پیامی که این نقشبرجسته میبایست به آیندگان بدهد همچنان در پردهای از گمان قرار دارد. این نقشبرجسته با فر کیانی کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی درپیوند است. اینک به توضیح دربارهی بخشهای گوناگون این نقشبرجسته میپردازیم:
دست برافراشته: دست راست این نقشبرجسته از ناحیه آرنج خم شده و بهسوی جلو بلند شده است. حالت دست در این نقشبرجسته همانند حالت دست شاهان و شاهزادگان در نقشبرجستههای تختجمشید و سنگنبشتهی داریوش شاه در بیستون است. این حالت دست و چگونگی قرارگرفتن پاها که انسان در حالت حرکت را نشان میدهند، نشاندهندهی حرکت رو به جلو و پیشرفت است.