در میان تاریخنگاران دربارهی نقشبرجسته انسان بالدارِ پاسارگارد سخنهای فراوانی شده است ولی هیچگونه همسانسازی نظری در میان آنها بهوجود نیامده است. از اینرو پیامی که این نقشبرجسته میبایست به آیندگان بدهد همچنان در پردهای از گمان قرار دارد. این نقشبرجسته با فر کیانی کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی درپیوند است. اینک به توضیح دربارهی بخشهای گوناگون این نقشبرجسته میپردازیم:
دست برافراشته: دست راست این نقشبرجسته از ناحیه آرنج خم شده و بهسوی جلو بلند شده است. حالت دست در این نقشبرجسته همانند حالت دست شاهان و شاهزادگان در نقشبرجستههای تختجمشید و سنگنبشتهی داریوش شاه در بیستون است. این حالت دست و چگونگی قرارگرفتن پاها که انسان در حالت حرکت را نشان میدهند، نشاندهندهی حرکت رو به جلو و پیشرفت است.
پوشش پاها: به علت نگهداری نادرست از این نقشبرجسته، پای جلویی بسیار آسیب دیده است ولی از پای پشتی میتوان دریافت که او دارای کفشهای بدون بند است. در همهی آثار برجایمانده از روزگار هخامنشیان تنها پادشاه و شاهزادگان دارای کفشهای بدون بند بودند، برای نمونه در سنگنگاره داریوش در تختجمشید تنها او و پسرش خشایارشا که در آن زمان شاهزاده بوده است کفش بدون بند پوشیدهاند ولی مگس پران و چتردار کفشهای بنددار پوشیدهاند.
طرح پاها: طرح و چگونگی قرارگرفتن پاها در نقشبرجسته بالدار همانند کسانی است که در نقشبرجستههای تختجمشید و پاسارگاد هستند. این همانندی نشانه، یکسانی فرهنگی میان طرحهای نقشبرجستههای پاسارگاد و تختجمشید و نقش این انسان بالدار را میرساند.
شکل نیمرخ چهره: شکل چهره بهگونهی نیمرخ کنده کاری شده است. در تختجمشید هم به جز چهرهی شیری که در حال شکار گاو نری است، چهرهی همه افراد و جانوران دیگر همانند این نقشبرجسته بالدار بهگونهی نیمرخ کندهکاری شده است حتا دربارهی شاهان هم استثنایی دیده نمیشود.
طرح لباس: انسان این نقشبرجسته قبایی بلندی به تن دارد که در میان دارای نواری است. بر روی این نوار گلهایی دیده میشود که مانند گلهای هشتپر نیلوفر آبی در تختجمشید است. البته در جای دیگری از نقشبرجستههای پاسارگاد گلهای نیلوفر آبی با خطهای جدا کننده بین گل برگها دیده میشود ولی در تختجمشید این گلها بدون خطهای جداکننده بین گلبرگها وجود دارند.
«والتر هینتس» میگوید: «تنپوش شاهان پارسی عبارت است از جامهای سفید با رگههای ارغوانی و ردایی ارغوانی زربافتی که در بخش جلو نواری سپید در میان داشت». این نوار سفیدی که «گزنفون» و آقای «هینتس» در کتابهایشان آوردهاند همان نواری است که در جلوی قبای نقشبرجسته بالدار هم دیده میشود. در نزد هخامنشیان رنگ سپید نشانه روحانیون، رنگ قرمز(ارغوانی) نشان جنگجویان و رنگ آبی نشانه کشاورزان بوده است. تنها شاه میتوانست از جامه با ترکیب رنگ سپید و قرمز(ارغوانی) داشته باشد. ریشههای چسبیده به نوار گلدار از گروههای هفت ریسمانه تشکیل شدهاند که با توجه به سپندینهبودن شمارهی هفت در نزد پارسیان و زرتشتیان قابل توضیح است.
کلاه خود: دربارهی ابزار نظامی کوروش، گزنفون میگوید: «همراهان نزدیک کوروش همچون خود او به قبای فراخ با رنگ ارغوانی رو به قرمز، سپر سینه از جنس برنز، کلاه خود فلزی با تاجی سفید، یک شمشیر کوتاه و یک نیزه با دسته چوبی و نوک فلزی تجهیز شده بودند. اسبهای آنها زرهی آراسته شده از جنس برنز بر روی شانه و سینه داشتند.
بخشی از زره که شانههای اسب را میپوشاند، همچنین نقش زره برای پای سوار کار را هم ایفا میکرد. در تایید گفتههای گزنفون، هرودت میگوید: «تنها بخشی از سواره نظام پارسیان کلاه خود فلزی بر سر میگذاشتند». همچنین بر پایهی فهرستی که از ساز و برگ یک سواره نظام که در «اروک» (در جنوب میانرودان) یافت شده افزون بر ساز و برگ یاد شده، پول(یک مینای نقره)، خوراک، اسب به همراه زین و لِگام، یک زره آهنین، کلاه خود با محافظ گردن، ۱۳۰ تیر تیر کمان، یک گُرز آهنی، دو نیزه موجود بوده است.
البته در هیچ یک از دیگر نقشبرجستههای پارسیان این کلاه خود دیده نمیشود. چنبرهای(:حلقهای) هم بر روی این کلاه خود دیده میشود که گمان میرود با چنبرهی نشان دهندهی زمان بی آغاز و پایان در نقشبرجسته فروهر یکی است.
تاج نقشبرجسته: پیش از آنکه بخش بالای نقشبرجسته بشکند، دستکم دو تصویر وجود دارد که یکی را «رابرت کِرپورتر» در سال ۱۸۱۸ میلادی و دیگری را «چارلز تکسیر» در سال ۱۸۴۰ میلادی کشیدهاند. بر پایهی این نقاشیها تاج این نقشبرجسته قابل توضیح است.
در پایینترین بخش این تاج دو شاخ، تاج نقشبرجسته گاو نر دیده میشود که ماندهی تاج بر روی آن سوار است. در بالای آنها سه شیی به شکل کوزه آب یا ماهی دیده میشود که در اصل نماد آب هستند. نماد خورشید به گونهی سه دایرهی توپر بر بالای آنها دیده میشود. سه تایی بودن اینها شاید نشانهی همان سه پیام پرآوازهی در دین زرتشتی است.
وجود آب و خورشید نشان سپیدینه بودن ایزدهای آناهیتا و میترا در دین مردم آن روزگار است. سه دایره سه حلقهای هم در پایین کوزهها دیده میشوند که شاید تکرار همان سه پیام پرآوازهی زرتشت دربارهی اندیشه، گفتار و کردارِ نیک است. در دو سوی این سه ماهی دو مار کبرا هم دیده میشود که بر روی مارها خورشید و ماه وجود دارند. البته شکل کلی تاج به گونهی شعلههای آتش است. در این تاج چهار آخشیج(:عنصر) سپیدینه در دین زرتشتی یعنی آتش، آب و خاک و باد(هوا) دیده میشود.
بلندای نقشبرجسته: بلندای نقشبرجسته ۲۱۰ سانتیمتر است که در مقایسه با یک انسان قد بلند(به اندازه ۱۹۰ سانتیمتر) بلند قدتر جلوه میکند. البته گزنفون تاریخ نگار یونانی بر بلندی قد و خوش اندام بودن کورش تاکید میکند.
چهار بال نقشبرجسته: نقشبرجسته دارای چهار بال است که به چهارسو گسترده شدهاند. کورش در کتیبهای که به استوانهی کوروش نامور است خود را شاه چهار گوشه جهان میخواند.
طرح چهره: طرح ریش کموبیش همانند دیگر پادشاهان هخامنشی است. بینی نقشبرجسته کوروش عقابی است که همانند دیگر سربازان پارسی یا مادی در نوشته بالای نقشبرجسته تختجمشید است.
نوشته بالای نقشبرجسته: در بالای این نقشبرجسته جمله «من کوروش شاه هخامنشی» به سه خط «فارسی باستان»، «ایلامی» و «بابلی» وجود داشته است که هم اکنون از بین رفته است. این نوشته در نقاشی آقای «کرپورتر» به خوبی دیده میشود. با توچه به این نوشته میتوان دریافت که داریوش پس از درگذشت کوروش کاخهای مجموعه پاسارگاد را کامل نموده و دستور ساخت این نقشبرجسته را هم داده است.
سرچشمه: کتاب راز کوروش بزرگ نوشته : کوروش کرمیپور از رویهی ۱۲۷ تا ۱۷۹٫