اشنایی با تاریخ ایران

اشنایی با دین زرتشت و تاریخ ایران باستان

مراسم درگذشتگان در آیین زرتشتی

۳,۷۳۰ بازديد ۰ نظر

در آیین زرتشتی با مرگ انسان زندگی‌ پایان نمی یابد بلکه آغاز زندگی‌ برای روان درگذشته به حساب می‌‌آید به همین دلیل شیون ، سوگ و عزاداری در آیین زرتشتی عملی‌ ناپسند به شمار می آید

جایگاه اهورامزدا در بینش زرتشت

۳,۷۴۳ بازديد ۰ نظر

اهورامزدا را تاکنون پژوهشگران « دانای بزرگِ هستی بخش» برگردان کرده اند.

به باور، برداشت ودل آگاهی من از بینش اشوزرتشت در گات ها، « اهورامزدا» چم (:معنی) ژرف تر وارزشمند تر از این برگردان را دارد که در نسک (:کتاب) هایی به آن اشاره شده است.

.....{زایش ورویش درباور زرتشتی}..

۳,۷۳۲ بازديد ۰ نظر

زاده شدن فرزندان ، چه پسر و چه دختر درفرهنگ وباور نیاکان ما ازجایگاهی ارزشمند وشکوهی ویژه برخوردار بوده است.

موقعیت زن در دیدگاه زرتشتیان

۳,۷۳۳ بازديد ۰ نظر

در این مقاله، موقعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زنان از دیدگاه زرتشتیان مورد بررسی قرار گرفته‌است. منظور از موقعیت اجتماعی، وضعیت اجتماعی- نوع پوشاک، آرایش، ازدواج و امتیازات مربوط به ازدواج- و پایگاه اجتماعی زن در نزد مردان ‌است. و هدف از موقعیت سیاسی، حق مداخلة زن در امور سیاسی مانند

 
دست‌یابی به مناصب مهم چون پادشاهی است و موقعیت فرهنگی حق تحصیل و آموزش زنان مد نظر بوده‌است.
کلیدواژه: زن، زرتشتیان
 

زرتشت از دیدگاه بزرگان

۳,۷۰۲ بازديد ۰ نظر
پرفسور دکتر گیگر :
به راستی هیچ قومی از اقوام باستانی خاور زمین قدرت حفظ و صحت کیش خویش را مانند زرتشتیان نداشته اند و این خود از تاثیر حقیقت این مذهب است که در عین حقیقت بدون نقصانی در اصول باقی مانده است . در همه تفتیشاتی که در طول زندگی کرده ام هیچ آیینی و قومی را مانند زرتشتیان در یکتاپرستی، خداشناسی، آزاد منشی، پاکی و حقیقت ندیده ام . چه خوشبخت است قومی که این آیینشان است .
نیچه- فیلسوف آلمانی:
زرتشت بزرگترین پیامبر هوشمند و تیزهوشی است که پایه‌های گسترده اندیشه سازنده و مردمیش تاکنون برای باختر استوارترین ستون زندگی بوده است. اندیشه زرتشت آموزش های بزرگی برای نیک زندگی کردن، نیک در پیوند بودن، نیک رفتار داشتن و نیک سخن گفتن و بالاتر از همه، چگونه ارج و ارزش نهی به دیگران است. او هیچ گاه در هیچ سخنش از به کاربردن پی‌درپی «راستی و درستی‌ خودداری نکرده و پیوسته همه مردم را بدین سو خوانده است. در سخن زرتشت، شکوهی یافت می شود که در کمتر سخنی می توان یافت.
پرفسور هرتسفیلد:
پشتکار و کوشش های خستگی‌ناپذیر، از فروزه‌های درخشان ایرانیان می‌باشد که برپایه راستی و درستی استوار شده است که همه آن ها پرتوی از آیین شکوهمند و پرفروغ زرتشت است.
میلز (ایران شناس):
سروده های زرتشت نخستین کوشش روشن و گویا را برای به ساختن و نو کردن دل مردمان در بردارد و امروز هم در همه دین های ما زنده است و شاید آینده نیز بدان آویخته باشد. این سرودها به راستی در منش یکه و بی همتا است و منش هرگز پیر نمی شود. بر جهان امروز است که آن ها را به کار بندد.
پروفسور میه:
فروزه‌های ایرانیان باستان ستایش آمیزند. ولی باید دانست که انگیزه‌ آن ها ، آموزش های نیک خواهانه و مردمی زرتشت می باشد. زرتشت از منشی والا برخوردار بود که توانست بر دل مردم رخنه نماید و آن ها را به سوی خود و آفریدگار مهربان و نیک خواهش بکشاند .
گوته:
دانشمند بلند آوازه آلمانی، سخت فریفته گفتار و سروده‌های زرتشت بود و اورا مردی بسیار بزرگ و نوشته‌هایش را شکوهمند بازنمود کرده است. گوته، زرتشت را خردمندی به شمار می آورد که جهان خرد کمتر همانند او را به خود دیده است. او در همه جا از کسی نام می ‌برد که همواره دراندیشه خوشبختی و آسایش مردم بوده است و جز راستی و پاک دلی سخن نگفته است .
توماس هاید:
این نویسنده بزرگ انگلیسی درباره زرتشت می گوید: که در آن منش او را سخت می‌ستاید و او را اندیشمندی بزرگ به شمار می آورد. او می نویسد که خداوند زرتشت را برای مردم ایران برگزید، زیرا ایرانیان از یک آگاهی بزرگی درباره خداوند برخوردار بودند. این مردم با خرد، سزاوار مرد خردمندی چون زرتشت بودند .
پرفسور هانری ماسه :
زرتشت اولین شخصی است که پایه های یکتا پرستی را در جهان بنیان نهاد .
خانم فرانسیس پاورکاب:
من شگفت دارم از این که اگر زرتشت در هزاران سال پیش از میلاد در شرایطی که هیچ قانونی برای بشریت وجود نداشت ظهور نمی کرد و چنین آموزه هایی را برای ما به جای گذاشته که پس از هزاران سال بدون کوچکترین ناهمگون نبودن با شرایط امروز و همچنان پایه های انسانیت بشر را شکل میدهد اگر وی نیامده بود به راستی امروزه جامعه بشریت چه حالی داشت و در چه شکلی زندگی می کرد.
رابیندرنات تاگور:
زرتشت بزرگترین پیامبر پیشکسوت بود که راه آزادی انتخاب در امور اخلاقی را به روی آدمی گشود.
موریس مترلینگ:
پژوهش در آیین زرتشت از لحاظ مسیحیان خیلی جالب توجه است زیرا سه چهارم و حتی بیشتر باور مسیحیان از ایرانیان گرفته شده است.
هگل:
نور دانش برای نخستین بار با پیدایش زرتشت در تاریخ آغاز به درخشش کرد.
مری بویس(باستان شناس و دین پژوه انگلیسی):
دین زرتشتی در تاریخ ادیان جایگاه ویژه ای دارد و سرچشمه های آن را چه بسا بتوان تا روزگار هند و اروپاییان پی گرفت. آموزه های زرتشت که جنبه های روحانی و اخلاقی والایی دارند، مطالعه این دین کهن را بسی مسرت بخش می سازند.

معنی اهورا مزدا

۳,۸۵۶ بازديد ۰ نظر

اهورا مزدا:

اهورا {یعنی هستی بخش}
مزدا: دانای بزرگ
مزدا= مز+ دا {مز=بزرگ و دا= دانا}
اهورا مزدا = دانای بزرگ هستی

چگونه میشه زرتشتی شد

۳,۷۱۶ بازديد ۰ نظر
پرسش بسیاری از ما ایرانیان این است که "چگونه میتوان زرتشتی شد؟" چگونه میشود به بن و ریشه خود بازگشت ، ریشه ای که در ژرفای هر ایرانی هنوز زنده است و با کوچکترین اندیشه ای که از روی خِرد و اختیار باشد دوباره جوانه زده و رشد میکند. سده هاست که حکومت های بیگانه در پی نابودی فرهنگ و تمدن ما بوده اند و از اندیشیدن ایرانیان میترسند، چراکه نیروی اندیشه نیک ، پلیدی ها را نابود میسازد. نوشتن در اینباره بسیار است و در این بازه نمیگنجد، در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان زرتشتی شد پیشگفتار را با سخنی از دو موبد گرامی به پایان میبریم:
 
زرتشتی بودن، پیش از هر چیز، یک آگاهی و باوری ژرف و درونی به بهترین راستی و درستی (اشا وهیشتا یا اَردیبهشت) و نیکی بر بنیان اندیشه و خرد می باشد (وُهومن یا بَهمن). یک زرتشتی باور دارد که راستی بهترین نیکی است و آباد کننده است اما دروغ، آزارنده و ویرانگر جان و جهان است. خوشبختی او با خوشبختی همگان کامل می گردد. برای او جهان هستی یگانه است، بدین مفهوم که هر چه هست با هم و درهم تنیده است و سرنوشت یکی در سرنوشت دیگری اثرگذار است. آب و باد و آتش و خاک را، که هر چه هست از آنها درست شده، سپنتایی و اهورایی می داند و از آلودگی و نابودی آنان که آلودگی و نابودی خود است می پرهیزد. گیاهان و جانوران را نیز در این چرخۀ هستندگی و یگانگی می داند و آنها را نمی آزارد زیرا که پیامدش آزردگی خود و جهان است. – "موبد کامران جمشیدی"
 
زرتشتی شدن ، شدنی نیست بلکه بودنی است یعنی هرفردی می تواند با رفتار و کرداری که بر گرفته از اندیشه نیک است از گروه پیروان آیین راستی و خرد نیز باشد. بنابراین بهره مندی از اندیشه نیک، داشتن گفتار سنجیده با پشتوانه خرد و انجام کردار خوب و سازنده، نیاز به هیچ کارت، مدرک، گواهینامه و دیپلم ندارد. به عبارتی بودن و زیستن در زندگی سرشار از راستی، خردمندی، شادی در پرتو آزادی برای سازندگی و تازه شدن به سوی خوشبخت ساختن خود و دیگران حق هر انسانی است. – "موبد کوروش نیکنام"
 
- See more at: http://www.dinebehi.com/pe/#sthash.YIzmaOH9.dpuf
 

گات ها

۳,۷۰۹ بازديد ۰ نظر

گات ها ، هات 34 بند 7 - ای مزدا کجایند ستایشگران با وفایی که در پرتو منش پاک و آگاهی از آموزش های پر ارج آیین هنگام بدبختی و سختی از تو روی برنتابند و با هوش و درایت آن آموزش ها را به کار بندند و در گسترش پیک مقدس تو بکوشند. پروردگارا کسی دیگر را جز تو نمی شناسم و خواستارم ما را در پرتو راستی یاور و پناه باشی. برگردان : موبد فیروز آذرگشسب

زرتشی شدن

۳,۷۱۳ بازديد ۰ نظر

زرتشتی بودن، پیش از هر چیز، یک آگاهی درونی و یک گزینش خردمندانه و همچنین وجدانی است و در نتیجه امری فردی می‌باشد. برای رسیدن به این پایه باید پیام بزرگ آموزگار، زرتشت را به درستی دریافت و زرتشتی اندیشید، سخن گفت و کردار داشت. این گزینش و باور به جهان‌بینی زرتشتی، خود هم آغازگر و هم میوه‌ی یک دگرگونی ژرف درونی می‌باشد و نیاز به زمان برای رسایی یافتن دارد.

برای گزشتن ازگام پذیرش اجتماعی در آئین زرتشتی ، که همانا "سدره‌پوشی"می‌باشد، باید شرایط زمانی و مکانی را در نظر گرفت و آنجا که شدنی نیست، نیازی به انجام آن نمی‌باشد، تا زمانی که آن شرایط فراهم شوند.
 
 
 

در آیین زرتشت با مردگان چه می کنند؟

۳,۷۲۰ بازديد ۰ نظر

بنابر یک رسم دیرینه زرتشتیان اموات خود را در " دخمه " ها می گذارند . این سنت در ایران و هند کم و بیش هنوز جاری است . برخی از مراکز زرتشتی نشین ایران به این سنت پای بند هستند . زرتشتیان ایرانی به دخمه " دادگاه " می گویند و زرتشتیان هند به آن " دخمو " گویند ....

زرتشتیان جسد در گذشته را در شب به خاک نمی سپردند آنها منتظر می شدندتا روز شود و در روز این کار را انجام می دادند اکثرا لباس سفید می پوشیدند و یا بر روی سر روسری یا کلاه سفید می گذاشتند ویا با لباس روشن در آن مراسم شرکت می کردند .
برای شستن مرده اگر مرد باشد مرده شویان مردانه و اگرزن باشد مرده شویان زنانه دست بکار می شوند و با آب گرم صابون بدن مرده را می شویند (زرتشتیان مرده شورا پاکشو می گویند) بعد از شستشوی آن فرد او را در پارچه سفیدی دوخته شده می گذاشتند و بعد او را در تا بوتی آهنی و چهار نفر او را حمل میکردندو فرزند بزرگ او درجلوی همه حرکت میکرد و پارچه سبزی را به بازوی راست خود می بستندتا بگویند که هنوز زندگی در این خانواده وجود دارد و آتشدانی که بوی عطر آگین کندر و چوب سندل از آن برمیخیزد را نیز دردست یکی از باز ماندگان است که کمی جلو تر از تابوت حرکت میکند معمولا زن ها در این مراسم عود و مقداری شاخه مورد و شمشاد با خود میاوردند و بعد از به خاک سپاری مقداری آب بر روی خاک اومیریختند و عود و شاخه های شمشاد را بر روی آن می گذاشتند و با جمله از اوستا (ایریس تنام یزه مئیده یا اشه ونام فره وشه یو) و سه بار اشم وهو گفتن مراسم را پایانمی دادند و معنای این جمله این است (به روان پاک وفروهروهمه گذشتگان درود باد) و بعد از مراسم خاک سپاری مراسم روز سوم و مراسم روز چهارم و مراسم سی روزه و سال نیز بر گذار میشود .

فرد متوفّی مراسمی دارد : ابتدا پلک های او را بسته ، پاهایش را تا زانوها تا می کنند . پس از آن وی را در خانه ای طاهر روی تخت خواب آهنی یا روی زمین سنگ فرش می خوابانند و با روپوشی تمیز او را می پوشانند . زیرا در آئین زرتشت مرده ناپاک است و با هرچه تماس پیدا کند ، آن راآلوده می کند . آنگاه به مرده کشها که تعدادشان زوج است یعنی 2 یا 4 نفرند ، خبر می دهند . پس از غسل و تجدید کشتی ، میّت را در تابوتی که آن را گهن یا گاهان گویند و از فلز ساخته شده ، گذاشته ، به آرامگاه می برند و نزدیکان متوفی چند گامی او را مشایعت می کنند.

دیوار اطراف دخمه را از سنگ و سیمان می سازند و یک درب کوچک آهنی برای ورود و خروج دارد . محیط دخمه در حدود صد متر است

بنابر یک رسم دیرینه زرتشتیان اموات خود را در " دخمه " ها می گذارند . این سنت در ایران و هند کم و بیش هنوز جاری است . برخی از مراکز زرتشتی نشین ایران به این سنت پای بند هستند . زرتشتیان ایرانی به دخمه " دادگاه " می گویند و زرتشتیان هند به آن " دخمو " گویند . اروپائیان آن را " برج سکوت " نامیده اند . دخمه محوطه ای است مدّور که در بالای کوه بلندی قرار دارد و غالباً از آبادیهای اطراف چند فرسنگ فاصله دارد . دیوار اطراف دخمه را از سنگ و سیمان می سازند و یک درب کوچک آهنی برای ورود و خروج دارد . محیط دخمه در حدود صد متر است . سطح داخلی آن از دیوار به طرف مرکز سراشیب می باشد . در وسط دخمه چاه عمیق و وسیعی حفر شده است . در چهارگوشه خارجی آن بیرون از دیوار دخمه چاهها تا حدود یک متر باشن و سنگ ریزه پر شده است . چاه وسطی دخمه را زرتشتیان ایران " براده " یا " استه دان " ( = استخوان دان " می گویند . فردوسی " استه دان " را " ستودان " آورده است :

اسدی طوسی نیز می گوید :

سرِ جاودان را بِکَندم زِتَن َتُودان ندیدند و گور و کفن

ستودانی از سنگ خارا برآر زبیرون بر او نام من کن نگار

سطح داخلی دخمه از دیوارها گرفته تا استه دان را به سه قسمت دایره ای شکل تقسیم کرده اند ؛ قسمت اول که از دیوارها آغاز می شود و بزرگتر از قسمت دوم و سوم است ، ویژه اجساد مردان است . قسمت دوم برای زنان و قسمت سوم که وصل به استه دان است ، برای کودکان و بچه ها است . هریک از این قسمت های سه گانه به قطعات کوچک تر تقسیم شده که هر قطعه ویژه یک میّت است . شیارهای کوچکی بین این قطعات کنده شده تا آب باران وکثافات از این شیارها به داخل استه دان برود .


منابع : 1- کتاب آیین کفن و دفن زرتشتی

ویرایش و تلخیص:آکاایران